Uploaded on 2016-09-13 by farbod alidaei
اگر در زمینه تعریف مفهوم شهر اختلاف نظر های بسیار زیادی وجود داشته باشد، همانطور که قبلا بحث کردیم، هم اکنون باید منتظر اختلاف نظر های بیشتری باشیم که معنی شهر سالم چیست. بعضی ها شهر سالم را دنیایی از تناقضات درونی میدانند که در خود واژه شهر سالم میتوان یافت: در اصل امر، میتوان گفت که شهر های امریکایی مکان های نا سالمی برای زندگی، کار، تفریح و بازدید هستند. شهر محور مریضی انسان ها و عامل مرگ و میر آنهاست. مکانی برای تمرکز، رد و بدل شدن و انتشار جرم های آلوده و همچنین فقر است. شهر باید مکانی برای درمان باشد ولی در اصل عامل ایجاد بیماری است. شهر باید امیدی برای بی امیدان باشد ولی مانند دژ مستحکمی عمل میکند که حیات ادمی را به مخاطره می اندازد. هر چقدر که جامعه متمول تر باشد و شهر تسلط بیشتری بر مردم داشته باشد این واقعیت پر رنگ تر خواهد شد.(Greer, 1983,7) کاملا مشخص است که تمام مشاهده کننده گان شهر بر این موارد اشتراک نظر ندارند: (Hinckle) میگوید دیدگاه های مرسوم درباره نا سالم بودن جامعه مدرن برای انسانها با یکسری از شواهد موجود در تضاد هست. موارد بسیار زیادی که ما به وسیله آنها توانستیم واژه سالم را محک بزنیم نشان میدهند که از ابتدای شروع قرن اخیر امار مرگ و میر و شیوع بیماری ها نسبت به همتاهای غیر شهری(روستایی) سیر نزولی قابل توجهی داشته است. امروزه، مزایای شهری شدن نه تنها در شاخص های منطقی قابل رویت است بلکه انها را در نظر مردم نیز میتوان یافت.شهر ها نه تنها مکانی برای سلامت بهتر در نظر گرفته شده اند بلکه ساکنان انها نیز سالم تر زندگی میکنند.(Pelen and Johnson, 1983, 47) تا به الان باید مشخص شده باشد که وقتی ما در باره شهر سالم صحبت میکنیم لزوما بدین منظور نیست که ان شهر امار مرگ و میر پایین تر و یا بیمارستان های بهتر دارد، اگرچه که اینها بسیار مهم هستند. مرگ و میر تنها عامل سنجش مفهوم شهر سالم نیست – احتمالا حتی بهترین سنگ محک سلامتی هم نمیتواند باشد – ولی این مساله کاملا مهم است که بدانیم بیمارستان ها و مراکز درمانی نمیتوانند مهمترین مشخصه های سلامتی باشند. همچنین شهر سالم شهری نیست که خانه های خوب، امن، تمیز و با محیطی پاکیزه داشته باشد در حالی که بودن این معیارها بسیار مهم هستند.